مداد 30 هزار تومنی

ساخت وبلاگ

بچه ها من و خواهرم و بچه ش امروز زیرآبی رفتیم مجتمع تجاری تفریحی . خیییییییلی خندیدم باور کنید خیلی وقت بود اینطور نخندیده بودم به حدی که شکم درد گرفتم .

بخاطر بچه خواهرم که میخواست تو یه بازی جایزه ببره و مجبورمون کرد حدود سی تومن کارت براش شارژ کنیم به این امید که جایزه خاص رو ببره آخرشم یه مداد بش جایزه دادن که تو بازار فوقش دو هزار تومن باشه . کلی کارش حرص مون داد که حرف گوش نداد اما اصرار و اداها و اشک ریختن و پافشاریش خنده مون انداخته بود که من حتما جایزه رو میبریم ما هم گفتیم بذار سر کیفش باشه آخرش بی انصاف ها یه مداد دادن . کلی تو ذوق مون خورد اما کلی هم خندیدیم.  بچه خواهرم بم میگفت خاله آفرین تو بم پول بده ،تو که اینطور نبودی و غیرتی م کرد که بش پول بدم و پول به باد داد عین قمار . اما تجربه خوبی بود که از دلش دربیات.  حالا من هر وقت مداد رو میبینم یاد 30 هزار تومن میافتم.  اداهاش خیلی خنده دار بودن برای رسیدن به چیزی که میخوات .

ر مثل رسیدن...
ما را در سایت ر مثل رسیدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2rozaneeh2 بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 12:28