بخشیدن آرزوها

ساخت وبلاگ

وقت نمیکنم بیام و بنویسم   . ببخشید که حتی نمیرسم بتون سر بزنم . همه لحظات روز و شبم رفته رو دور سریع . بدو بدو بدو .

همه ش کار . دیگه وقت کمتری هم پای گوشی میذارم .

امیدوارم همه تون سلامت باشید.  هیچی مثل سلامتی نیست.

راستی بالاخره سه شنبه هفته پیش رفتم جواب آزمایشم نشون دکتر دادم شاکی شد که چرا دیر اومدم . اما خدا را شکر مشکلی نبود و آزمایش موردی نداشت .

تو فکر بخشیدن اون چیزهایی هستم که برای جهیزیه م جمع کرده بودم . البته خیلی چیزهای خاصی نیستن.  چیزهایی که مال روزهای دل زنده و امیدوار بودنم بوده . روزهایی که براشون خواب دیده بودم و نقشه کشیده بودم . دلم خیلی بشون خوش بود و تصورشون برام لذت بخش بود.  اما حالا دیگه منتظرشون نیستم . دیگه قبول کردم که مسیر زندگی م جور دیگه ای رقم خورده و از جاده دیگه ای رد میشه . اون جاده سبز و زیبا راهش برا من بسته ست و باید تو همین مسیری که هستم و یه طرفه ست پیش برم و مواظب باشم چیزی از دست ندم .

چقدر رویا بافتن به آدم حس خوب میده . اما دیگه رویا سازی م هم متوقف شده . من نقش و رسالت دیگه ای دارم . باید بمونم و حواسم به دور و بری هام باشه .

باید یه سری حس و آرزو رو بذارم کنار و تقدیرم رو بپذیرم.

الان که مینویسم اصلا ناراحت نیستم و این حرفها اصلا از بغض دلم نیس . بلکه از پذیرش واقعیته و باش کنار اومدنه.

امیدوارم هیچوقت و هیچوقت مجبور نشید آرزوهاتون رو ببخشید یا پاک کنید . یا ندیده بگیرید . امیدوارم هرچی تو خیال تون شد آرزو بشه یه روزی خاطره شیرین زندگی تون.

خورد کردن و بخشیدن و فراموش کردن و پاک کردن آرزوها کار خیلی سختیه. امیدوارم تجربه ش نکنید .

ر مثل رسیدن...
ما را در سایت ر مثل رسیدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2rozaneeh2 بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 12:28